که در سه سالگی مادرش را نیز از دست بدهد و دوباره سرپرستی او به مادر بزرگش سپرده شود و مادر بزرگش سرپرستی او را بر عهده گرفت ولی چون مادر بزرگش کهنسال بود و نتوانست براحتی از او مراقبت و نگهداری کند او را به پرورشگاه دیلمغانی کرمان بردند تا در آنجا از او مراقبت شود .
شهید از همان کودکی دوران سختی را بدون پدر و مادر سپری کرد و از طریق همان پرورشگاه دوران ابتدایی و راهنمایی را سپری کرد و سالهای تحصیل را با موفقیت یکی پس از دیگری سپری کرد و پس از دوره راهنمایی وارد کانون کارآموزی فنی و حرفه ای شد و دوران تحصیل خود را تا سال دوم دبیرستان ادامه داد و سپس ترک تحصیل نمود و به شغل نقاشی ساختمان روی آورد و از پرورشگاه بیرون آمد و شروع به کار نمود تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی جذب نیروی انتظامی شد او همیشه و در همه حال پیرو خط امام بود و با جذابیت هر چه تمامتر به تزکیه نفس خود پرداخت تا اینکه خود را از هر لغزشی محسون نماید .
شهید علاقه شدیدی به ورزش فوتبال داشت او این ورزش را آن قدر دنبال کرد تا اینکه بتواند در تیم های مطرح خوب کرمان بازی کند و همینطور هم شد و حتی می توانست در تیم های بالاتر (مرکز کشور و ملی) نیز بازی کند .اما او وقتی دید که جنگ شروع شد دلباخته دفاع از کشور و امام و رهبری شد .
او تصمیم گرفت و به جبهه برود او چند بار متوالی به جبهه رفت و در یکی از این بارها مجروح و در یکی ازبیمارستانها بستری شده بود وحاضر نشده بود حتی به خواهر و برادرش اطلاع دهند تا ناراحت شوند پس از درمان به روستا آمد بدون اینکه حرفی بزند چند روزی ماند و به علت نبود امکانات پزشکی دوباره جهت پانسمان به کرمان رفت. دیگر از کرمان بر نگشت و از همان کرمان دوباره به جبهه برگشت (تیرماه 1362) تا اینکه در منطقه این بار در تیپ جندالله در گردان حسین بن علی (ع) سازماندهی شد .
شهید چون وظیفه خود می دانست تا آخرین نفس از انقلاب اسلامی دفاع کند و اعتقاد زیادی به این دفاع داشت و با یک اخلاص و ایمان واقعی پا به جبهه گذاشته بود ماند و دفاع کرد تا اینکه به آرزوی واقعی اش که همان شهادت در راه معبودش بود نائل گردید .اما وقتی که به شهادت رسید جنازه او در تک دشمن در منطقه ماند و مفقود شد.
این وبلاگ به علت امنیت پایین رز بلاگ هک شد