زندگی نامه شهید حسین کمساری

سرشناس بر خوردار بودند اگر چه در آن زمان هنوز حکومت ایران شاهنشاهی  بود اما اودر همان  دوران جوانی خویش مخالف  نظام شاهنشاهی  بود.

حسین پس از مدتی دوران دبستان را ترک کرد و به کار کشاورزی و بویژه دامداری مشغول شد. شهید از همان کودکی همیشه تسلیم امر خانواده خود بود و به آنها احترام می گذاشت و از شخصیت بسیار بالایی برخوردار بود.   او هرگز کسی را از خود نرجانده بود و حتی با زبان تند نیز با کسی حرف نمی زد ، همیشه در سلام کردن از دیگران پیشی می گرفت و احترام بزرگترها را همیشه نگه می داشت ، شاید بتوان گفت که هرگز کسی او را ندیده بود که چهره اش عبوس باشد او همیشه متبسم بود  با وجود این که همیشه مشغول کار بود .او هرگز نماز اول وقت خود را ترک نمی کرد .

 زمانی که دوران خدمت سربازی اش فرا رسید مانند افراد دیگر به خدمت سربازی رفت و هنگام رفتن به خانوده اش گفت که تنها آرزویی که دارم این است که در راه خداوند جانم را فداکنم و به درجه رفیع شهادت نائل شوم.

او در عملیات  کربلای 4 شرکت نمود و در همین عملیات در منطقه شلمچه به شهادت رسید و پس از چند روز خبر مفقود الاثرشدنش را به خانواده اش اطلاع دادنداما خانواده چشم انتظار بود تا این که پس از ده سال انتظار جنازه او پیدا شد و در کنار همرزمانش در گلزار شهدای روستای بنان به خاک سپرده شد .